مدح و وفات حضرت خدیجه سلاماللهعلیها
دریای صبر و مظهر تقوا خدیجه است استاد حلـم و معـنی غَـرا خدیجه است کـوه وفــا و مـعــدن جـود و یَــم کـرم سرچـشـمـۀ فـضـائل دنیـا خدیجه است چون زَر عیار عصمت او بیشمار بود گـنـجیـنـۀ محـبت و اعـلا خدیجه است در مهـر و مـعـرفت شده اُلگـوی آسیه در بندیگـیـش اُسـوۀ حـوّا خدیجه است اول زنی که روی به اسلام کرده است اسلام از او شداست مصفّا، خدیجه است باشـد به حـق مُـلـقّـبِ بَر اُمِّ مـؤمـنـیـن آری که خار دیـدۀ اعـدا خـدیجـه است روشن به نور اوست دل و خانۀ رسول چون نور چشم و همسر طاها خدیجه است شمـشیر مرتضی است اگر حافـظ نبی مرهم به زخـم سید بطـها خدیجه است هم ثروت و جوانی او خرج دین شد است هم حامی و مشـوّق مولا خدیجه است فخریه میکند به جهـان تا زمان حشر این منصبش که مادر زهرا خدیجه است تنها همین به مدح و بزرگی او بس است مادر بزرگ زینب کبری خدیجه است گر چه تنـش کـفن شده بین عبای ناب گـریـانِ شاهِ بیکـفـن اما خـدیجه است |